برات دلشوره میگیرم ، تو این شبهای پر تشویش
چشام سویی نداره تا، بدم عکساتو من تشخیص

نمیدونم کجا موندی ،گرفتار یا که آزادی
شاید هم مثل من بی کس، اسیر درد یلدایی

دلم یک آن، تنها شد ،تورو باختم به این تقدیر
همه عشقت، خالی شد، چقدر تاریکه این تصویر

هنوزم قهری میدونم که یادت هم سنگینه
دلم بی عشق تو اما یه روز خوش نمیبینه

(حلالم کن اگه از پیش من دوریو، من دورتر
اگر که به تنهایی شدم مجبور، تو مجبور تر

بگو عادت کنم بی تو که میدونی نمیتونم
که میدونی نفسهاموبه دیدار تو مدیونم)

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد